لحظه هاي اخر...
عزيزدلم ديگه از ماه شمارو هفته شمارو روز شمار رسيديم به ساعت شمار پايان انتظارم،همه کارامو انجام دادم و منتظر اومدنتم،ديشب تاصبح چشم رو هم نزاشتم خيلييييي فکرو خيال کردم،ماماني امروز زنگ زده ميگه اکرم خيلي استرس دارم ،دخملت دنيا ميومد راحت ميشدم،خلاصه دخترم فک کنم اين اخرين پستي باشه که قبل دنيا اومدنت ميزارم،دلم واسه تکون خوردنات خيليييييييييييييييي تنگ ميشه،دوست دارم مامان جون،قول بده سالم باشي
93/4/13ساعت20/23دقيقه غروب
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی